دیوار علم

سردرِ پارکِ علم و فناوری سلامتِ دانشگاهِ علوم پزشکیِ تهران

شکافِ فضامندِ مرزی

موضوع سردر همواره در معماری ایران بسیار مورد توجه است، عمارت سردر در معماری گذشته ایران اولین برخورد با لایه برنامه یک ساختمان بوده است از این رو اینکه مواجهه با یک بنا و یا ساختمان یا یک مرکز چگونه رخ می دهد به صورت ریشه ای در فرهنگ معماری ایران حائز اهمیت است. اما در این پروژه به خصوص با فضایی علمی-دانشگاهی که به صورت مجموعه ای برای دانشجویان و علاقه مندان به علم و فناوری  است روبرو هستیم و پیوند مفهوم سردر و فناوری و علم و بازتعریف مساله سردر هدف اصلی و ایده مرکزی پروژه بوده است.

سردر چیست؟ چه چیزی را تعریف می کند؟ نقطه تمایز آن با دیوار چیست؟ مساله مرز  چه نسبتی  با سردر دارد؟ آنچه در این متن به آن پرداخته خواهد شد دلیل ورود متفاوت ما را به مسابقه و تغییر ضوابطی که پیشتر تعیین گردیده است را شرح می دهد.

سردر در مفهوم کلی خود در مرز قرار می گیرد و استقراری مقاومتی را با فضای بیرون و درون شکل می دهد. این که مرز بیرون و درون با چه چیز تعیین می شود ارجاع را به المان معماری دیوار می کشاند. دیوار از زمانی که در چین فضامند شد تا دیوار برلین مهم ترین ابزار جداکنند و در عین حال اتصال دهنده بوده(چرا که دیوار  تعیین می کند که اتصال در چه وضعیت و نقاطی اتفاق بیفتد. دیوار های مرزی نمونه ی اغراق شده هستند از آن قدرت بالقوه جداکنندگی که در ماهیت دیوار نهفته است. سردر در این میان اما یک شاخصه متفاوت را به دیوارمرزی که پیشتر تعریف شده اضافه می کند و آن فضامند شدن این دیوار است. سردر در خود برنامه را جا می دهد و تپل می شود تا جایی که برنامه از او بخواهد.

در بازتعریف مساله سردر به این رسیدیم که این دیوار که کش می آید و برنامه را درون خود جا می دهد. به دو تکه تقسیم می شود، این دو دیوار در ماهیت یک دیوار جدا افتاده اند. این بار اما برای ما این تبدیل از دیوار کلاسیک(آنچیزی که به فرمت دیوار ساده اطلاق می شود)  به دیواری فضامند که روایتی تاریخی از دیوار را در خود جا می دهد مساله است و اینکه سردر به چه شکل می تواند موضعی آلترناتیو را نسبت به شکل های فرمی تکراری(از لحاظ دیاگرام فضایی) اتخاذ کند.

این ضخامت دیوار علاوه بر موضوع سازه ای و استحکامات دفاعی همواره فرصتی را برای نفوذ برنامه درون دیوار ایجاد کرده است. تراکم نفوذ برنامه در ورودی های دیوار های دفاعی شدت بیشتری گرفته است و ما این را در مطالعه دیوار های شهر های باستانی در می یابیم. دیوار مرز رسمیت یافتن و نیافتن است. کسانی که در یک سوی دیوار قرار دارند به رسمیت می رسند و ثبت می گردند اما آنسوی دیوار راوی داستان و افسانه است. چه می شود اگر این داستان و افسانه با مرز به رسمیت یافتن درگیر شود و فضا را از وضعیت آرکتایپ خارج کند.

لزوم این دیدگاه انتقادی از این منظر حائز اهمیت است که این شکل از فضا نتوانسته در فضای معماری ایران نقد شود و به شکل دیگر به آن نگاه شود و تنها تابع صرف برنامه بوده است با لایه ای از فرم که تنها برای جذب شدن صرف سوژه به ابژه شکل می گیرد.

در روند طراحی پروژه چند کلید واژه مطرح شد. دیوار(Wall) ، چشم چرانی( Voyeuristic Gaze) ، پارک (Park)، پرسه زن(Flaneur).

۱.دیوار:

دیوار از لحاظ تاریخی بعد از کف دومین المانی است که معماری را رسمیت بخشیده است. جداکننده ای برای تعریف فضاست و از این حیث پرتکرار ترین المان برای معماری است. دیوار در پررنگ ترین شکل خود مرز خانه را مشخص کرد و پس از آن به مرز شهر رفت و خود را در آن امتحان کرد. دیوار از لحاظ ارتباط فضایی با شهر در پروژه ای مثل سردر که از دیوار منتج می شود و کار روی مفهوم تاریخی آن برای ما بسیار جذاب بود. این که دیوار چگونه می تواند این مسئولیت تاریخی را ادامه دهد و امروز آن را تبدیل به یک پروژه معاصر نماید برای تیم ما بسیار حائز اهمیت بود.

۲.چشم چرانی ( Voyeuristic Gaze)

معماری از بسیاری جهات فضولی(voyeurism)  را ترویج می­کند، زیرا بیانی از طبیعت انسان است. فضا بازتاب دهنده و شکل دهنده جوامع است. جنسیت بر چیدمان ها و فرم های معماری تاثیر می گذارد. ما به عنوان موجودات جنسی، گاهی عمداً یا ناخواسته آن را بیان می‌کردیم تمایل به «دیدن و دیده شدن در طرح ها. فضاهای معماری  و محیط اطراف ما هستند و بازتابی از زندگی روزمره ما هستن. طرق مختلف زندگی و گونه های متفاوت زیستن  جنبه های فرهنگی غرایز جنسی انسان را نشان می دهد. مسائل جندر(gender)  و جنسیت با ایده چشم چرانی در فضا جدایی ناپذیر است. از این رو سردر در مرز دیدن و ندیدن فضای داخل قرار می گیرد جایی که شما هم می توانید ببینید و هم دیده شوید در این پروژه سعی شده با شکاف هایی در بدنه دیوار کلاسیک و فورمیشن های جدیدی که به خود می گیرد واکنشی به این ماهیت ذاتی دیوار باشد. کف های مِش خودشان حرکت را در فضا و لایه های مختلق قابل رهگیری می کنند. شما هم می بینید و هم دیده می شوید و این را در سردر بیش از فضا های دیگر معماری حس می کنید. پروژه های voyeuristic  در مقطع فعال هستند و امکان های مختلف را برای دیدن فراهم می کنند، چه به درون چه به بیرون.

۳.پرسه زن (Flaneur)

والتر بنجامین مفهوم flaneur را از چارلز بودلر «پرسه زن جنتلمن خیابان» پذیرفت و مفهوم flaneur را به عنوان یک محقق و ناظر شهری توسعه داد. فلانور یک شهرنشین، یک سرگردان و ناظر جریان زندگی خیابانی است. یک Flaneur در شهر قدم می زند تا آن را تجربه کند. تجربه ی فضا و زیست توسط پرسه زن رخ می دهد. پرسه زن فضا را کشف می  کند و از آن خود می کند. او کنجکاو است و از وی همین کنجکاوی لایه ها و طبقات را فعال می کند. او دنبال مصرف مادی نیست و مصرف خلاقانه فضا را در اولویت قرار می دهد. مصرف کننده واقعی فضا و خالق اصلی برنامه در سایت به راستی همان پرسه زن است. حضور سوژه به عنوان پرسه زن و شخصیتی متفاوت در این پروژه حائز اهمیت است. دعوت برای ماندن و کشف کردن دیوار فضامند از پرسه زن بر می آید پس پرسه زن اصلی ترین استفاده کننده از بنای سردر ما خواهد بود.

آنچه از تحلیل پرسه زن در یک کریدور شهری به دست می آید سعی شده در این دیوار کش آمده با برنامه های متنوع نیز  شبیه سازی شود. این فضا قابل کشف است و دوست ندارد خود را به سادگی عریان کند و هدف از حضورش را برای حاضر در فضا روشن نماید.

۴.پارک:

موضوع اصلی مجموعه ای که ما در برنامه سردر آن وارد شدیم پارک است. یک پارک علمی و فناوری. پارک منطقه ای از فضای طبیعی، نیمه طبیعی یا کاشته شده است که برای تفریح و سرگرمی انسان یا برای حفاظت از حیات وحش یا زیستگاه های طبیعی در نظر گرفته شده است. در این پروژه برای ما مهم ترین برنامه ای که در میان این دیوار عملکردی قرار گرفت خود پارک بود. پارکی در میان این دیوار عملکردی، فضایی که به سوژه اجازه می دهد حرکت، کشف و از آن خود سازی را انجام دهد. پارک در میان جداره های پروژه به عنوان اسانس کلی این مجموعه برای ما هدفی مهم بوده و هست. اضافه شدن کافه و فضای نشستن و استراحت و پرسه زنی سعی دارد این فضا ها را از شهر به درون خود بکشد و به تعاملی مرزی با شهر بیانجامد.

سردرِ پارکِ علم و فناوری سلامتِ دانشگاهِ علوم پزشکیِ تهران سعی دارد در میان این چهار مفهوم حرکت کند. واکنشی به دیدگاه سنتی به سردر است و سعی دارد این مفهوم را باز تعریف کند. ابزار این بازتعریف استفاده از المان دیوار است و برنامه های دیگر را در میان خود نگه داشته است. حرکت در فضای میان این دیوار ها و کشف و از آن خود سازی فضاهای در میان،اصلی ترین هدف از طراحی این دیوار عملکردی است.

عنوان پروژه:
دیوار علم
سال طراحی:
زمستان 1402
تاریخ: